۩۩ سـتون دین ۩۩

۩۩ سـتون دین ۩۩
پیامبر (ص ) : ( الصلوة عماد دینکم ) نماز، پایه و ستون دین شماست
نويسندگان

اهمّيّت نماز

نماز رابطه انسان با خداست و مايه صفاي روح و پاكي دل و پيدايش روح تقواو تربيت انسان و پرهيز از گناهان است. نماز مهمترين عبادات است كه طبق روايات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات ديگر نيز قبول خواهد شد و اگرقبول نگردد اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد. و نيز بر طبق روايات، كسيكه نمازهاي پنجگانه را انجام مي دهد از گناهان پاك مي شود همان گونه كه اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبي شست و شو كند اثري از آلودگي در بدنش باقي نمي ماند. به همين دليل، در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامي و وصاياو سفارشهاي پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) و ائمّه هدي(عليهم السلام)از مهمترين كارهايي كه رويات تأكيد شده همين نماز است و لذا ترك نماز از بزرگترين گناهان كبيره محسوب مي شود.

سزاوار است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و به آن اهمّيّت بسيار دهد و از تند خواندن نماز كه ممكن است مايه خرابي نماز گردد جدّاً بپرهيزد.

در حديث آمده است روزي پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) مردي را در مسجد مشغول نماز ديد كه ركوع و سجود را بطور كامل انجام نمي دهد، فرمود: اگر اين مرد از دنيا برود در حالي كه نمازش اين گونه باشد به دين من از دنيا نخواهد رفت.

روح نماز «حضور قلب» است و سزاوار است از آنچه مايه پراكندگي حواس مي شود بپرهيزد، معاني كلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجّه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه كسي سخن مي گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگي خداوند بسيار كوچك ببيند.

در حالات معصومين(عليهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق ياد خدا مي شدند كه از خود بي خبر مي گشتند، تا آنجا كه پيكان تيري در پاي اميرالمؤمنين علي(عليه السلام)مانده بود، در حال نماز بيرون آوردند و آن حضرت متوجّه نشد.

براي قبولي نماز و كمال و فضيلت آن علاوه بر شرايط واجب بايد امور زير را نيز رعايت كند:

قبل از نماز از خطاهاي خود توبه و استغفار نمايد و از گناهاني كه مانع قبول نماز است مانند «حسد» و «تكبّر» و «غيبت» و «خوردن مال حرام» و «آشاميدن مسكرات» و «ندادن خمس و زكات» بلكه هر معصيتي بپرهيزد.

همچنين سزاوار است كارهائي كه ارزش نماز و حضور قلب را كم مي كند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگي و خودداري از بول و در ميان سر و صداها و در برابر منظره هايي كه جلب توجّه مي كند به نماز نايستد و كارهايي كه ثواب نماز را زياد مي كند انجام دهد، مثلاً لباس پاكيزه بپوشد، موهاي خود را شانه زند و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد و انگشتر عقيق به دست كند.

نمازهاي واجب

مسأله 669ـ نمازهاي واجب شش نماز است: 1ـ نمازهاي يوميّه، 2ـ نماز طواف واجب خانه خدا، 3ـ نماز آيات، 4ـ نماز ميّت، 5ـ نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتربه شرحي كه مي آيد واجب است، 6ـ نماز نافله اي كه به واسطه نذر و عهد و قسم واجب شده است.

نمازهاي واجب يوميّه

مسأله 670ـ نمازهاي واجب يوميّه پنج نماز است: نمازهاي «ظهر» و «عصر» كه هركدام چهار ركعت است، نماز «مغرب» سه ركعت، نماز «عشاء» چهار ركعت و نماز «صبح» دو ركعت، امّا در سفر بايد نماز چهار ركعتي را با شرايطي كه بعداً به خواست خدا مي آيد دو ركعت بخواند.

اوقات نمازهاي پنجگانه

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 672ـ وقت نماز ظهر و عصر از اوّل ظهر شرعي (يعني مايل شدن خورشيداز وسط آسمان به سوي مغرب) تا هنگام غروب آفتاب است و بهترين راه براي پي بردن به دخول وقت ظهر استفاده از شاخص است و آن اين است كه قطعه چوب صاف يا ميله اي را در زمين هموار بطور عمودي فرو كند، صبح كه خورشيد بيرون مي آيد سايه آن به طرف مغرب مي افتد و هر چه آفتاب بالا آيد اين سايه كم مي شود، هنگامي كه سايه به آخرين درجه كمّي رسيد موقع ظهر است و همين كه رو به زيادي گذارد و سايه به سوي مشرق برگشت اوّل وقت نماز ظهر و عصر است، البتّه در بعضي از شهرها مثل مكه در بعضي از روزهاي سال هنگام ظهر سايه بكلّي از بين مي رود و آفتاب كاملاً عمودي مي تابد، در اين گونه مناطق موقعي كه مجدّداً سايه پيدا شد وقت نماز ظهر و عصر شده است. (1)

مسأله 673ـ نمازهاي ظهر و عصر هر كدام «وقت مخصوص» و «وقت مشتركي» دارد: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا موقعي كه به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد و وقت مخصوص نماز عصر موقعي است كه به اندازه خواندن يك نماز به غروب باقي مانده باشد و اگر كسي تا اين موقع نماز ظهر را نخوانده نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند و ما بين اين دو، وقت مشترك نمازظهر و عصراست.

مسأله 674ـ هرگاه پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول خواندن نماز عصر شود و در بين متوجّه گردد، چنانچه در وقت مشترك باشد بايد عدول كند، يعني نيّت خود را به نماز ظهر برگرداند و قصد كند آنچه خوانده نماز ظهراست و به همين ترتيب آن را ادامه دهد و بعد از آن كه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص ظهر باشد نماز او باطل است و بايد نماز را به نيّت ظهر از سر بگيرد.

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 675ـ مغرب موقعي است كه قرص آفتاب در افق پنهان شود و احتياط آن است كه صبر كند تا سرخي طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مي شود از بالاي سر بگذرد و به طرف مغرب برگردد، هنگام مغرب وقت نماز مغرب و عشا وارد مي شود و تا نيمه شب ادامه دارد.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. بايد توجّه داشت كه ساعت 12 هميشه ظهر شرعي نيست، بلكه در بعضي از مواقع سال ظهر شرعي قبل از 12 و گاهي بعد از ساعت 12 است و ساعت 12 ساعت قراردادي و رسمي است نه شرعي.

مسأله 676ـ نماز مغرب و عشاء نيز هر كدام وقت مخصوص و وقت مشتركي دارند، وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است تا به اندازه سه ركعت و اگر كسي مسافر باشد و تمام نماز عشا را در اين وقت بخواند باطل است، هرچند از روي سهو باشد. و وقت مخصوص نماز عشا موقعي است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب باقي مانده باشد و اگر كسي عمداً تا اين موقع نماز مغرب را تأخير اندازد بايد اوّل نماز عشا را بخواند و بعد نماز مغرب را قضا كند و در ميان اين دو، وقت مشترك است، اگر كسي در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را قبل از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعداً به جا آورد.

مسأله 677ـ وقت مخصوص و مشترك كه معني آن در مسأله پيش گفته شد براي اشخاص فرق مي كند مثلاً براي مسافر در مورد نماز ظهر و عصر و عشا به اندازه دو ركعت است و براي حاضر به اندازه خواندن چهارركعت.

مسأله 678ـ هرگاه از روي غفلت يا فراموشي شروع به نمازعشا كند و در اثنا بفهمد كه نماز مغرب را نخوانده بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند، مگر اين كه وارد ركوع ركعت چهارم شده باشد كه در اين صورت عدول جايز نيست و بايد ادامه دهد و نماز مغرب را بعد به جا آورد.

مسأله 679ـ آخر وقت نماز عشا نصف شب است و احتياط واجب آن است كه شب را از اوّل غروب آفتاب تا اذان صبح حساب كند ولي براي نماز شب و مانند آن تا اوّل آفتاب حساب كند.

مسأله 680ـ هرگاه عمداً نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند وقت آن گذشته و بايد قضا كند، امّا اگر به واسطه عذري نخوانده باشد بايد تا قبل از نماز صبح به جا آورد و نماز او ادا است.

وقت نماز صبح

مسأله 681ـ وقت اذان صبح (براي نماز و روزه) در شبهاي مهتابي و غير مهتابي يكسان است و معيار، ظاهر شدن نور شفق در افق است، هرچند بر اثر تابش مهتاب نمايان نباشد، و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر صادق است تا طلوع آفتاب و فجر صادق سپيده صبح است كه در افق پهن مي شود و بهتر است نماز صبح را قبل از روشن شدن هوا در همان تاريكي اوّل صبح به جاآورد.

احكام اوقات نماز

مسأله 682ـ هنگامي انسان مي تواند مشغول نماز شود كه يقين به داخل شدن وقت پيدا كند، يا لااقل يك مرد عادل خبر از ورود وقت دهد، اذان شخص وقت شناس و مورد اطمينان نيز كافي است و اگر گمان قوي به دخول وقت از راههاي ديگر پيدا كند نيز كفايت مي كند، خواه از روي ساعت صحيح باشد يا غيرآن.

مسأله 683ـ كساني كه به واسطه وجود مانع در آسمان (مانند ابر و غبار) و يا گرفتاري در زندان و يا نداشتن بينايي چشم، نمي توانند يقين به دخول وقت پيدا كنند، چنانچه گمان قوي داشته باشند مي توانند مشغول نماز شوند.

مسأله 684ـ هرگاه مطابق دستورهاي بالا مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است، همچنين اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده بايد نماز را اعاده كند، ولي اگر در بين نماز يا بعد از نماز بفهمد وقت داخل شده بود نمازش صحيح است.

مسأله 685ـ هرگاه انسان بر اثر غفلت و فراموشي مشغول نماز شود بي آن كه از دخول وقت با خبر گردد چنانچه تمام نمازش در وقت واقع شده باشد صحيح است و اگر همه يا قسمتي از آن پيش از وقت بود نمازش باطل است.

مسأله 686ـ هرگاه بعد از نماز شك كند نماز را در وقت خوانده يا نه، نماز او صحيح است، به شرط آن كه هنگام شروع نماز غافل از وقت نباشد ولي اگر در بين نماز شك كند، نماز او باطل است و بايد پس از دخول وقت اعاده كند.

مسأله 687ـ در تنگي وقت اگر انجام مستحبّات نماز باعث شود مقداري از واجبات در خارج وقت واقع گردد بايد آن مستحبات را ترك كند (مانند قنوت و اقامه).

مسأله 688ـ كسي كه به اندازه يك ركعت نماز وقت دارد بايد تمام نماز را به نيّت ادا بخواند، ولي تأخيرانداختن نمازتا اين حد حرام است، بنابر اين اگر به اندازه پنج ركعت تا مغرب وقت داشته باشد نماز ظهر و عصر را به نيّت ادا بخواند و به همين ترتيب ساير نمازها.

مسأله 689ـ يكي از مستحبات مؤكد اين است كه نماز را در اوّل وقت فضيلت آن بخوانند و در روايات راجع به آن بسيار سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت فضيلت نزديكتر باشد بهتر است.

مسأله 690ـ كساني كه داراي عذري هستند و يقين دارند عذرشان تا آخر وقت برطرف مي شود واجب است صبر كنند و چنانچه يقين داشته باشند عذر باقي مي ماند، صبر كردن واجب نيست، امّا اگر احتمال مي دهند برطرف شود احتياط واجب آن است كه صبر كنند، مگر در مورد تيمّم كه مي توانند در چنين صورتي در اوّل وقت نماز بخوانند.

مسأله 691ـ كسي كه مسائل نماز يا شكيات و سهويّات را نمي داند و احتمال مي دهد در نمازش پيش آيد بايد براي يادگرفتن اينها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد، ولي اگر اطمينان دارد كه مي تواند نماز را بطور كامل تمام كند جايز است در اوّل وقت مشغول نماز شود.

مسأله 692ـ هرگاه در نماز مسأله اي پيش آيد كه حكم آن را نمي داند مي تواند به يكي از دو طرفي كه احتمال مي دهد به قصد رجاء عمل كند و بايد بعد از نماز مسأله را سؤال كند كه اگر باطل بوده دوباره بخواند (و احتياط آن است طرفي را كه بيشتر احتمال مي دهد بگيرد).

مسأله 693ـ هرگاه ببيند مسجد نجس شده بهتر اين است اوّل مسجد را تطهير كند بعد نماز بخواند، همچنين اگر طلبكاري ايستاده و طلب خود را مطالبه مي كند، اگر نماز و مقدّمات آن وقت زيادي را بگيرد واجب است اوّل تطهير مسجد كند و اداء دين نمايد بعد نماز بخواند، اگر بر خلاف اين دستور عمل كند معصيت كرده ولي نمازش صحيح است و در تنگي وقت، نماز مقدّم است.

مسأله 694ـ مستحبّ است پنج نماز را در پنج وقت به جا آورد، يعني هركدام را در وقت فضيلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله يا تعقيبات كافي نيست، بلكه معيار همان وقت فضيلت است.

مسأله 695ـ وقت فضيلت نماز ظهر تا موقعي است كه سايه شاخص به اندازه خود شاخص شود (منظور سايه اي است كه از ظهر به بعد پيدا مي شود) و وقت فضيلت عصر از موقعي كه سايه شاخص به اندازه خود آن است تا موقعي كه به اندازه دو برابر آن شود و وقت فضيلت نماز مغرب از غروب است تا ناپديد شدن حمره مغربيّه (رنگ سرخي كه بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر مي شود) و وقت فضيلت نماز عشاء از موقعي است كه سرخي مزبور ناپديدمي شود تا يك سوم از شب و وقت فضيلت نماز صبح از اوّل طلوع فجر سپيده صبح است تا موقعي كه هوا روشن شود.

ترتيب در ميان نمازها

مسأله 696ـ نماز ظهر و عصر بايد به ترتيب خوانده شود، يعني اوّل نماز ظهر، بعد نماز عصر، همچنين بايد در ميان نماز مغرب و عشا نيز ترتيب رعايت شود و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر، يا عشا را پيش از نماز مغرب بخواند باطل است.

مسأله 697ـ هرگاه به نيّت نماز ظهر، نماز را شروع كند و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است نمي تواند نيّت نماز را به عصر برگرداند و نماز او باطل است، همچنين در مورد نماز مغرب و عشا، امّا اگر نيّت نماز عصر كند و بعد متوجّه شود كه نماز ظهر را نخوانده هر جاي نماز باشد مي تواند نيّت خود را به ظهر برگرداند، همچنين اگر شروع به نماز عشا كرده و متوجّه شود نماز مغرب را نخوانده اگر قبل از ركوع ركعت چهارم متوجّه شود نيّت را بر مي گرداند، ولي اگر بعد از ركوع ركعت چهارم متوجّه شود نماز را به نيّت عشا تمام مي كند، بعداً نماز مغرب را مي خواند و احتياطاً نماز عشا را نيز اعاده كند.

مسأله 698ـ اگر در اثناء نماز عصر شك كند كه آيا نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد به همان دستور كه در مسأله قبل گفته شد عمل كند، يعني نيّت را به ظهر برگرداند و بعداً عصر را بخواند، همچنين اگر در وسط نماز عشاء شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد به دستور گذشته عمل كند.

مسأله 699ـ عدول از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب، جايز نيست، ولي عدول از نماز ادا به قضا جايز است و اگر نماز قضا، قضاي همان روز باشد احتياط واجب اين است كه عدول كند و بعد از فراغت از نماز قضا، نماز ادا را بخواند، البته اين در صورتي است كه جاي عدول باقي باشد، مثلاً در صورتي مي تواند نيّت را به قضاي صبح برگرداند كه داخل ركعت سوم از نماز ظهر نشده باشد.

نمازهاي نافله (مستحب)

مسأله 700ـ نمازهاي مستحبّي بسيار است و آنها را «نافله» گويند و از ميان نمازهاي نافله، نافله هاي شبانه روزي بيشتر سفارش شده است.

مسأله 701ـ نافله هاي شبانه روزي عبارتند از: نافله ظهر هشت ركعت و نافله عصر نيز هشت ركعت است، نافله مغرب چهار ركعت و نافله عشا دو ركعت است كه نشسته خوانده مي شود، نافله شب يازده ركعت و نافله صبح دو ركعت است و چون دو ركعت نافله عشا يك ركعت حساب مي شود، مجموع اين نافله ها سي و چهار ركعت خواهد بود، ولي در روز جمعه سي و هشت ركعت است زيرا چهار ركعت به نافله ظهر و عصر اضافه مي شود (همه نافله ها دو ركعت دو ركعت خوانده مي شود).

مسأله 702ـ از يازده ركعت نافله شب هشت ركعت را به نيّت «نافله شب» و دو ركعت آن به نيّت «نافله شفع» و يك ركعت به نيّت «نافله وتر» به جا مي آورد.

مسأله 703ـ نافله شب از مهمترين نمازهاي نافله است كه در روايات اسلاميو قرآن مجيد روي آن تاكيد شده و تأثير عميقي در صفاي روح و پاكي قلب و تربيت نفوس انساني وحلّ مشكلات دارد و در كتب معروف دعا، آدابي براي آن ذكر كرده اند، مخصوصاً براي قنوت نافله وتر، رعايت اين آداب خوب است ولي مي توان نماز شب را بدون اين آداب مانند نمازهاي معمولي نيز انجام داد و كسي كه به علّتي نتواند آخر شب بيدار شود و نماز شب را بخواند مي تواند قبل از خواب آنها را به جا آورد.

مسأله 704ـ نماز نافله را مي توان نشسته خواند، ولي در اين صورت احتياط اين است كه هر دو ركعت را يك ركعت حساب كند، مثلاً به جاي هشت ركعت نافله ظهر ايستاده، شانزده ركعت نشسته بخواند.

مسأله 705ـ نافله ظهر و عصر در سفر ساقط است و نبايد خواند و احتياط آن است كه نافله عشارا نيز ترك كند، امّا بقيّه نافله هاي شبانه روزي يعني نافله صبح و مغرب و نافله شب در سفر ساقط نمي شود.

مسأله 706ـ چنان كه گفتيم نمازهاي نافله را بايد دو ركعت دو ركعت انجام داد، جز نافله وتر، كه يك ركعت است و اگر بخواهد نافله وتر رانشسته بخواند بايد دو نماز يك ركعتي جداگانه به جا آورد.

وقت نافله هاي شبانه روزي

مسأله 707ـ وقت نافله ظهر قبل از نماز ظهر است، از اوّل ظهر تا موقعي كه سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مي شود بيشتر از دو هفتم طول شاخص شود، مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب است هر وقت مقدار سايه اي كه بعد از ظهر پيدا مي شود بيشتر از دو وجب شود وقت نافله ظهر تمام شده.

مسأله 708ـ وقت نافله عصر كه قبل از نماز عصر خوانده مي شود تا موقعي است كه سايه شاخص به چهارهفتم آن برسد به شرحي كه در مسأله پيش گفتيم.

مسأله 709ـ وقت نافله مغرب بعد از نماز مغرب است تا موقعي كه سرخي طرف مغرب كه بعد از غروب آفتاب پيدا مي شود از بين برود.

مسأله 710ـ وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا است تا نصف شب و بهتر[141]

است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

مسأله 711ـ وقت نافله صبح پيش از نماز صبح است از طلوع فجر تا آشكار شدن سرخي در طرف مشرق و مي تواند آن را بعد از نماز شب بلافاصله به جا آورد.

مسأله 712ـ وقت نافله شب بنابر احتياط از نصف شب است تا اذان صبح، ولي بهتر است در موقع سحر يعني در ثلث آخر شب بخواند.

نماز غُفيله

مسأله 713ـ از نمازهايي كه به جا آوردن آن به اميد ثواب پروردگار خوب است نماز غفيله است كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مي شود و وقت آن بعد از نماز مغرب است تا موقعي كه سرخي طرف مغرب از بين برود، در ركعت اوّل بعد از حمد به جاي سوره اين آيه را مي خواند:

«وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادي فِي الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَك اِنّي كنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كذلِك نُنْجِي الْمُؤمِنينَ» و در ركعت دوم بعد از حمد به جاي سوره اين آيه را بخوانند: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إلاَّ هُو وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إلاّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّة فِي ظُلُماتِ الاْرْضِ وَ لا رَطْب وَ لا يَابِس إلاَّ في كتاب مُبين» و در قنوت آن بگويند: «اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُك بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتي لا يَعْلَمُهَا إلاَّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِّي عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تَفْعَلْ بِي كذا وَ كذا» و به جاي كلمه كذا و كذا حاجتهاي خود را بگويند و بعد بگويند: «اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِي نِعْمَتِي وَ الْقادِرُ عَلي طَلِبَتي تَعْلَمُ حاجَتي فَأَسْئَلُك بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السّلامُ لَمّا قَضَيْتَها لِي».

مقدمات نماز

احكام قبله

مسأله 714ـ تمام نمازهاي واجب بايد رو به قبله خوانده شود

مسأله 715ـ «خانه كعبه» كه در مكه معظّمه است قبله تمام مسلمين دنياست و هركس در هرجا باشد بايد روبروي آن نماز بخواند، امّا كسي كه دور است اگر طوري بايستد كه بگويند رو بقبله نماز مي خواند كافي است، بنابراين صفهاي طولاني نماز جماعت كه طول آنها از طول خانه خدا بيشتر است همه مي تواند رو به قبله باشد.

مسأله 716ـ لازم نيست در موقع ايستادن، نوك انگشتان پا هم رو به قبله باشد، يا در موقع نشستن، سر زانوها كاملاً رو به قبله قرار گيرد، همين اندازه كه بگويند رو به قبله ايستاده يا نشسته كفايت مي كند.

مسأله 717ـ كسي كه نمي تواند نماز را نشسته بخواند بايد به پهلوي راست طوري بخوابد كه جلو بدنش روبه قبله باشد و اگر آن هم ممكن نيست به پهلوي چپ طوري بخوابد كه جلو بدنش رو به قبله باشد و اگر اين را هم نمي تواند بايد به پشت بخوابد بطوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد.

مسأله 718ـ در نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده نيز بايد رو به قبله باشد و در سجده سهو احتياط واجب نيز همين است.

مسأله 719ـ جايز است نماز مستحبّي را در حال راه رفتن و سواره بخواند و در اين حال لازم نيست رو به قبله باشد.

مسأله 720ـ براي تعيين قبله راههاي زيادي وجود دارد: نخست كوشش كند تا يقين حاصل نمايد و نيز مي تواند به گفته دو شاهد عادل و يا يك فرد مورد اطمينان كه از روي نشانه هاي حسّي شهادت مي دهد و يا به قول كسي كه از روي قاعده علمي قبله را مي شناسد و محلّ اطمينان است عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گماني كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاي آنان يا از راههاي ديگر پيدا مي شود عمل نمايد.

مسأله 721ـ قبله نماهاي معمولي در صورتي كه سالم باشد از وسايل خوب براي شناخت قبله است و گمان حاصل از آن كمتر از گمان از راههاي ديگر نيست، بلكه غالباً دقيق تر است.

مسأله 722ـ به گفته صاحب منزل يا مسؤول يك مسافرخانه و مانند آن در صورتي كه فرد بي مبالات نباشد مي توان اعتماد كرد.

مسأله 723ـ هرگاه راهي براي پيدا كردن قبله وجود نداشته باشد و قبله در ميان چهار سمت مختلف مردّد شود يك نماز به يك طرف كافي است، ولي احتياط مستحب آن است كه چهار نماز به چهار طرف بخواند و هرگاه در سه طرف يا دو طرف احتمال وجود قبله را مي دهد فقط به سمت آنها نماز بخواند.

مسأله 724ـ كسي كه مي خواهد به چند طرف نماز بخواند اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا را به جا آورد بهتر آن است نماز اوّل را به چند طرف تمام كند بعد نماز دوم را شروع نمايد.

مسأله 725ـ سر بريدن حيوانات نيز بايد رو به قبله باشد و هرگاه قبله را پيدا نكند بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر تحصيل گمان ممكن نيست و نياز به سر بريدن حيوان دارد به هر طرف كه انجام دهد صحيح است و در مورد دفن مسلمان كه بايد رو به قبله باشد نيز به همين ترتيب بايد عمل كرد.

آداب و احكام مسجد

مسأله 823ـ نجس كردن مسجد حرام است، خواه زمين مسجد باشد و يا سقف و بام و طرف داخل ديوارها و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكند، مگر آن كه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد.

مسأله 824ـ هرگاه مسجد نجس شود بر همه لازم است كه بطور واجب كفائي نجاست را برطرف كنند، يعني اگر يك يا چند نفر اقدام به تطهير كنند از ديگران ساقط مي شود وگرنه همه گنهكارند و كسي كه مسجد را نجس كرده در اين حكم با ديگران تفاوتي ندارد.

مسأله 825ـ هرگاه نتواند مسجد را تطهير كند مثل اين كه مسافر و در حال عبور باشد، يا احتياج به كمك دارد و پيدا نكند، احتياط واجب آن است كه به ديگران كه مي توانند تطهير كنند اطّلاع دهد.

مسأله 826ـ هرگاه جايي از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن يا خراب كردن ممكن نيست بايد آنجا را بكنند، يا اگر خرابي زيادي لازم نمي آيد خراب نمايند و بنابر احتياط واجب جايي را كه كنده اند يا خراب كرده اند به حالت اوّل بازگردانند و بهتر است كسي كه نجس كرده تعمير آن را بر عهده گيرد و اگر مخارجي داشته باشد بنابر احتياط واجب ضامن است.

مسأله 827ـ هرگاه مسجدي را غصب كنند و آن را از صورت مسجد بكلّي در آورند، بطوري كه ديگر به آن مسجد نگويند، باز هم نجس كردن آن بنا بر احتياط حرام است و تطهير آن لازم است.

مسأله 828ـ آلوده كردن حرم پيامبر(صلي الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام) اگر موجب هتك باشد حرام است و در اين صورت تطهير آن نيز واجب است، بلكه اگر بي احترامي هم نباشد احتياط آن است كه آن را تطهير كنند.

مسأله 829ـ نجس كردن فرش مسجد نيز حرام است و چنانچه نجس شود بايد آن را تطهير كرد و اگر خسارتي لازم آيد كسي كه آن را نجس كرده است ضامن است

 (بنابر احتياط واجب).

مسأله 830ـ بردن عين نجاست مانند خون و بول در مسجد حرام است هر چند بي احترامي به مسجد نباشد بنابر احتياط واجب، مگر چيز جزئي كه گاه در لباس و بدن شخص وارد شونده يا در لباس بچّه هاي كوچك است، امّا بردن متنجّس (چيزي كه نجس شده مانند لباس و كفش نجس) در صورتي كه بي احترامي به مسجد نباشد و سبب آلودگي مسجد نيز نشود حرام نيست.

مسأله 831ـ اگر براي روضه خواني و مراسم سوگواري يا جشن مذهبي و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سياهي بكوبند و اسباب چاي و غذا در آن ببرند، در صورتي كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشكال ندارد.

مسأله 832ـ تزيين كردن مسجد به طلا اشكال دارد و همچنين احتياط آن است كه صورت چيزهايي كه روح دارد مثل انسان و حيوان در مسجد نقش نكنند.

مسأله 833ـ اگر مسجد خراب شود نمي توانند زمين آن را بفروشند يا داخل ملك و جادّه كنند، حتّي فروختن در و پنجره ها و چيزهاي ديگر مسجد حرام است و اگر مسجد خراب شود بايد آنها را صرف تعمير همان مسجد كنند و هرگاه به درد آن مسجد نخورد بايد در مساجد ديگر صرف شود و اگر به درد مساجد ديگر نيز نخورد بايد آن را بفروشند و پولش را اگر ممكن است صرف تعمير همان مسجد و گرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.

مسأله 834ـ ساختن مسجد مستحبّ است و هر قدر در جاي مناسبتر و بهتري باشد كه مسلمانان از آن بيشتر استفاده كنند بهتر است. تعمير مسجد نيز مستحبّ است و از بهترين كارها است و اگر مسجد طوري خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد مي توانند آن را بكلّي خراب كنند و دوباره بسازند.

مسأله 835ـ مسجدي كه خراب نشده و قابل استفاده است اگر نياز به توسعه دارد مي توان آن را خراب كرد و بهتر و بزرگتر ساخت.

مسأله 836ـ تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن و كوشش در تأمين حوائج آن مستحبّ است و نيز مستحبّ است كسي كه مي خواهد به مسجد برود خود را خوشبو كند و لباس پاكيزه بپوشد و ته كفش خود را به هنگام ورود به مسجد وارسي كند كه آلوده نباشد و شايسته است موقع داخل شدن پاي راست و موقع بيرون آمدن پاي چپ را بگذارد و زودتر به مسجد آيد و ديرتر از مسجد بيرون رود.

مسأله 837ـ وقتي انسان وارد مسجد مي شود مستحبّ است دو ركعت نماز به قصد تحيّت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب يا مستحبّ ديگري بخواند كافي است.

مسأله 838ـ خوابيدن در مسجد و سخن گفتن درباره كارهاي دنيا و خواندن اشعاري كه نصيحت و مانند آن در آن نباشد مكروه است و همچنين انداختن آب دهان و بيني و اخلاط سينه در مسجد و بلند كردن صدا و داد و فرياد و آنچه با موقعيّت مسجد منافات دارد مكروه مي باشد.

مسأله 839ـ راه دادن بچّه و ديوانه به مسجد مكروه است ولي در صورتي كه آوردن بچّه ها توليد مزاحمتي نكند و آنها را به مسجد و نماز علاقه مند سازد مستحبّ است و گاه واجب.

مسأله 840ـ كسي كه سير و پياز و مانند اينها خورده و بوي دهانش مردم را آزار مي دهد مكروه است به مسجد برود.

اذان و اقامه

مسأله 841ـ مستحبّ است پيش از نمازهاي يوميّه اذان و اقامه بگويند وبهتر است حتّي الامكان ترك نشود، مخصوصاً «اقامه»، ولي براي نماز عيد «فطر» و «قربان» و نمازهاي واجب ديگر، اذان و اقامه نيست، بلكه سه مرتبه به اميد مطلوبيّت پروردگار بگويند «الصّلاة» و نيز مستحبّ است به عنوان تبرّك و اميد ثواب در روز اوّل كه بچّه به دنيا مي آيد، يا پيش از آن كه بند نافش بيفتد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.

مسأله 842ـ اذان داراي 18 جمله است به ترتيب زير:

اَللّهُ اَكبَرُ چهار مرتبه (يعني خداوند بزرگتر از آن است كه به وصف آيد).

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ دو مرتبه (يعني گواهي مي دهم غير از خداوند يكتا معبود ديگري نيست).

اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ دو مرتبه (يعني گواهي مي دهم كه محمّد فرستاده خداست).

حَي عَلَي الصَّلاةِ دو مرتبه (يعني بشتاب به سوي نماز).

حَي عَلَي الْفَلاحِ دو مرتبه (يعني بشتاب به سوي رستگاري).

حَي عَلي خَيْرِ الْعَمَلِ دو مرتبه (يعني بشتاب به سوي بهترين كارها كه نماز است).

اَللّهُ اَكبَرُ دو مرتبه (يعني خداوند بزرگتر از آن است كه به وصف آيد).

لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ دو مرتبه (يعني هيچ معبودي جز خداوند يكتا نيست).

و اقامه 17 جمله است به اين ترتيب كه همه چيزش مانند اذان است جز اين كه در اوّل آن فقط دو مرتبه «اَللّهُ اَكبَرُ» مي گويند و در آخر آن يك مرتبه «لا اِلهَ إِلاّ اللّهُ» ولي بعد از گفتن «حَي عَلَي خَيْرِ الْعَمَلِ»، دو مرتبه «قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ» ( يعني نماز برپا شد) اضافه مي شود.

مسأله 843ـ «اَشْهَدُ أَنَّ عَلِيَّاً وَلِي اللّهِ» (يعني گواهي مي دهم كه علي ولي خدا بر همه خلق است) جزء اذان و اقامه نيست، ولي خوب است بعد از «اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» به قصد تبرّك گفته شود، لكن به صورتي كه معلوم شود جزء آن نيست.

مواردي كه اذان گفتن ساقط مي شود

مسأله 844ـ در پنج مورد اذان ساقط مي شود و بنابر احتياط واجب بايد آن را ترك كرد: 1ـ اذان نماز عصر روز جمعه هنگامي كه با نماز جمعه همراه خوانده شود. 2ـ نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذي الحجّه است هنگامي كه همراه ظهر خوانده شود.

3ـ نماز عشاي شب عيد قربان براي كسي كه در مشعرالحرام است و آن را با مغرب همراه مي خواند. 4ـ نماز عصر و عشاي زن مستحاضه كه بايد آن رابلافاصله بعد از نماز ظهر يا مغرب بخواند. 5ـ نماز عصر و عشاي كسي كه نمي تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداري كند.

بطور كلّي هر نمازي كه با نماز قبل همراه خوانده شود اذان آن ساقط مي شود و فاصله شدن نافله و تعقيب كافي نيست، ولي اگر نمازها را جدا از هم هر يك را در وقت فضيلت خود به جا آورند اذان و اقامه هر دو مستحبّ است.

مسأله 845ـ در نماز جماعت اگر يك نفر اذان و اقامه بگويد براي همه كافي است و بقيّه بنابر احتياط واجب بايد اذان و اقامه را ترك كنند.

مسأله 846ـ هرگاه براي خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببيند نماز جماعت تمام شده، ولي صفها هنوز به هم نخورده است احتياط آن است كه براي نماز خود اذان و اقامه نگويد، به شرط اين كه براي جماعت اوّل اذان و اقامه گفته شده باشد.

مسأله 847ـ در جايي كه عدّه اي مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها به هم نخورده است اگر كسي بخواهد فرادي يا با جماعت ديگري كه برپا مي شود نماز بخواند اذان و اقامه از او ساقط است به شرط اين كه براي آن نماز اذان و اقامه گفته باشند و نماز جماعت صحيح باشد و هر دو نماز در يك مكان و هر دو ادا و مربوط به يك وقت و در مسجد باشد.

مسأله 848ـ كسي كه اذان ديگري را مي شنود مستحبّ است هر جمله را كه مي شنود بازگو كند، بازگو كردن اقامه نيز به اميد ثواب مستحبّ است (و آن را حكايت اذان و اقامه گويند).

مسأله 849ـ اگر مرد اذان زن را بشنود اذان از او ساقط نمي شود، ولي اگر زن اذان مرد را بشنود اذان از او ساقط مي شود.

مسأله 850ـ در جماعتي كه مردان و زنان شركت دارند اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولي در جماعت زنان اذان و اقامه زنان كافي است.

مسأله 851ـ هرگاه كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلاً «اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدَاً رَسُولُ اللّهِ» را قبل از «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ» بگويد، بايد برگردد و ترتيب را رعايت كند.

مسأله 852ـ ميان اذان و اقامه بايد زياد فاصله ندهد و اگر فاصله بقدري باشد كه اقامه مربوط به آن اذان حساب نشود دوباره بگويد و همچنين ميان اذان و اقامه با نماز نبايد زياد فاصله شود و اِلاّ اذان و اقامه را اعاده نمايد.

مسأله 853ـ اذان و اقامه بايد به عربي صحيح گفته شود، بنابراين اگر غلط بگويد، يا ترجمه آنها را به فارسي يا زبان ديگر بگويد صحيح نيست.

مسأله 854ـ اذان و اقامه را قبل از داخل شدن وقت نماز نمي توان گفت و اگر بگويد باطل است.

مسأله 855ـ هرگاه پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان را گفته يا نه، اذان را بگويد، ولي اگر مشغول اقامه شود و شك كند، اعتنا به شك نكند، ولي اگر در جمله هاي اذان و اقامه شك كند احتياط آن است كه برگردد و به جا آورد.

مسأله 856ـ مستحبّ است در موقع اذان گفتن رو به قبله بايستد و باوضو باشد و صدا را بلند كند وبكشد و بين جمله هاي آن كمي فاصله دهد و درميان آن حرف نزند.

مسأله 857ـ شايسته است كه بدن در موقع گفتن اقامه آرام باشد و اقامه را از اذان آهسته تر بگويد و فاصله جمله ها را كمتر كند و ميان اذان و اقامه يك گام بردارد، يا كمي بنشيند، يا سجده كند، يا دعا نمايد، يا دو ركعت نماز به جا آورد.

مسأله 858ـ بهتر است كسي راكه براي اذان معيّن مي كنند، عادل و وقت شناس و صدايش مناسب و بلند باشد و اذان را در جاي بلند بگويد و در صورتي كه از بلندگوها استفاده شود مانعي ندارد گوينده اذان در محل پايين قرار گيرد.

مسأله 859ـ شنيدن اذان از راديو و مانند آن براي نماز كافي نيست، بلكه خود نمازگزاران به شرحي كه در بالا گفته شد بايد اذان بگويند.

مسأله 860ـ اذان گفتن به صورت غنا يعني آهنگي كه مناسب مجالس لهو و لعب است حرام و باطل است.

مسأله 861ـ احتياط واجب آن است كه اذان را هميشه به قصد نماز بگويند و گفتن اذان براي اعلام دخول وقت بدون قصد نماز بعد از آن مشكل است.

واجبات نماز

مسأله 862ـ واجبات نماز يازده چيز است: 1ـ نيّت، 2ـ تكبيرة الاحرام، يعني «اللّهُ اكبرُ» در اوّل نماز، 3ـ قيام، 4ـ قرائت، 5ـ ركوع، 6ـ سجود، 7ـ ذكر ركوع و سجود، 8ـ تشهّد، 9ـ سلام، 10ـ ترتيب، 11ـ موالات (پي در پي به جا آوردن اجزاء نماز).

مسأله 863ـ واجبات نماز بر دوگونه است: بعضي ركن است و بعضي غير ركن، ركن چيزي است كه اگر آن را به جا نياورد يا اضافه كند نماز باطل است، خواه عمداً باشد يا از روي سهو و اشتباه، ولي در واجبات غير ركني هنگامي نماز باطل مي شود كه آن را عمداً كم و زياد كند و اگر از روي سهو و اشتباه كم و زياد كند نماز صحيح است.

مسأله 864ـ اركان نماز پنج چيز است: اوّل نيّت. دوم تكبيرة الاحرام. سوم قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع، يعني ايستادن پيش از ركوع. چهارم ركوع. پنجم دو سجده (البتّه در نيّت زيادي تصوّر نمي شود و زيادي تكبيرة الاحرام نيز اگر از روي سهو باشد نماز را باطل نمي كند، هرچند احتياط مستحب آن است كه آن را اعاده كند).

1ـ نيّت

مسأله 865ـ نماز را بايد به قصد قربت يعني براي اطاعت فرمان خدا انجام داد و لازم نيست نيّت را به زبان آورد و يا در اوّل نماز از قلب بگذراند، همين اندازه كه اگر سؤال كنند چه مي كني، بتواند جواب دهد كه براي خدا نماز مي خوانم كافي است.

مسأله 866ـ در موقع نيّت بايد قصد كند كه نماز ظهر مي خواند يا عصر يا نمازهاي ديگر و اگر فقط نيّت كند چهار ركعت نماز مي خوانم كافي نيست، بلكه نمازي را كه مي خواند بايد در نيّت خود معيّن كند و احتياط واجب آن است كه قضا و ادا بودن آن را نيز معيّن نمايد.

مسأله 867ـ نيّت بايد تا آخر نماز ادامه داشته باشد و اگر طوري غافل شود كه نداند چه مي كند نمازش باطل است.

مسأله 868ـ هركس براي ريا يعني نشان دادن به مردم نماز يا عبادت ديگري را انجام دهد علاوه بر اين كه عبادتش باطل است گناه كبيره نيز انجام داده است و اگر خدا و مردم را هر دو در نظر بگيرد باز عملش باطل و گناه كبيره است.

مسأله 869ـ اگر قسمتي از نماز را به قصد ريا انجام دهد نماز باطل است، خواه قسمت واجب باشد مثل حمد و سوره، يا مستحب مانند قنوت، بنابراحتياط واجب.

مسأله 870ـ هرگاه اصل نماز را براي خدا مي خواند، ولي به قصد ريا آن را در مسجد يا در اوّل وقت يا با جماعت انجام مي دهد نمازش باطل است، ولي اگر براي ريا نيست بلكه نماز خواندن در اوّل وقت يا در مسجد براي او راحت تر است اشكالي ندارد.

2ـ تكبيرة الاحرام

مسأله 871ـ اوّلين جزء نماز «اَللّهُ اَكبَرُ» است كه آن را «تكبيرة الاحرام» مي گويند و ترك آن خواه از روي عمد باشد يا سهو نماز را باطل مي كند، امّا اضافه كردن آن (يعني به جاي يك اَللّهُ اَكبَرُ مثلاً دو مرتبه اَللّهُ اَكبَرُ بگويد) اگر عمدي باشد موجب باطل شدن نماز است.

مسأله 872ـ «اَللّهُ اَكبَرُ» مانند ساير ذكرهاي نماز و حمد و سوره بايد به عربي صحيح گفته شود و عربي غلط يا ترجمه آن كافي نيست.

مسأله 873ـ بايد موقع گفتن تكبيرة الاحرام بدن آرام باشد و اگر در حالي كه مثلاً قدم بر مي دارد اَللّهُ اَكبَرُ بگويد باطل است و چنانچه سهواً بگويد احتياط واجب آن است كاري كند كه نماز باطل شود (مثلاً صورت را به طرف پشت قبله كند) و دوباره تكبير بگويد.

مسأله 874ـ تكبير و حمد و سوره و ساير ذكرهاي نماز را بايد طوري بخواند كه اگر مانعي در كار نباشد حدّاقل خودش آن را بشنود.

مسأله 875ـ كساني كه به خاطر بيماري يا لال بودن نمي توانند تكبير را درست بگويند بايد هر طوري مي توانند بگويند و اگر هيچ نمي توانند بگويند احتياط واجب آن است كه اشاره كنند و با زباني كه در ميان افراد كر و لال متعارف است آن را ادا نمايند و در قلب خود نيز بگذرانند.

مسأله 876ـ مستحبّ است بعد از تكبيرة الاحرام به قصد رجاء اين دعا را بخوانند: «يا مُحْسِنُ قَدْ اَتاك الْمُسيءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمـُحْسِنَ اَنْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسيئِ اَنتَ الْمـُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسيئُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبِيحِ ما تَعْلَمُ مِنّي. يعني: «اي خداي نيكوكار! بنده گنهكارت به در خانه تو آمده است تو امر كرده اي كه نكوكار از گنهكار بگذرد،تو نيكو كاري و من گنهكارم، به حقّ محمّد و آل محمّد رحمتت را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از كارهاي زشتي كه مي داني از من سرزده بگذر!»

مسأله 877ـ مستحبّ است در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و ساير تكبيرهاي نماز دستها را تا مقابل گوش بالاببرد.

مسأله 878ـ هرگاه شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن حمد شده است به شك خود اعتنا نكند واگر چيزي نخوانده بايد تكبير را بگويد و هرگاه مي داند تكبيرة الاحرام را گفته امّا شك دارد كه صحيح گفته است يا نه، اگر اين شك بعد از گفتن تكبير پيدا شود اعتنا نكند.

3ـ قيام

مسأله 879ـ قيام يعني ايستادن، در دو جاي نماز، واجب و ركن است: هنگام گفتن تكبيرة الاحرام و قيام قبل از ركوع كه آن را «قيام متّصل به ركوع» گويند، ولي قيام در موقع خواندن حمد و سوره و همچنين بعد از ركوع واجب است امّا ركن نيست.

مسأله 880ـ هرگاه ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و به ركوع رود و اگر به حالت خميدگي به ركوع برگردد نماز او باطل است زيرا قيام متّصل به ركوع را به جا نياورده است.

مسأله 881ـ در موقع قيام نبايد بدن و پاها را حركت دهد و به طرفي خم شود يا به جايي تكيه كند، ولي اگر از روي ناچاري باشد مانعي ندارد.

<span style="font-size: medium;"


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 29 اسفند 1392 ] [ 7:54 ] [ سجاد قاسمی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

باسلام فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُواْ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا( و هنگامي كه نماز را به پايان رسانيديد خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامي كه به پهلو خوابيده‏ايد، و هر گاه آرامش ‍ يافتيد (و حالت خوف زايل گشت) نماز را (به صورت معمول) انجام دهيد، زيرا نماز وظيفه ثابت و معيني براي مؤ منان است)(سوره النساءآیه 103)
آرشيو مطالب
اسفند 1392
امکانات وب

☼ ساخت کد صوتی مهدوی برای وبلاگ ☼


ابزار حسين - چرخش تصاوير